نوشته شده در تاريخ سه شنبه 12 شهريور 1392برچسب:خوشبخت,بدبخت,خوشبختی چیست,فقیر,ثروتمند,پادشاه, توسط یاسر فلاحتی |

روزی پادشاهی مریض شد. گفت: «نصفِ قلمرو پادشاهی‌ام را به کسی می‌دهم که بتواند معالجه‌ام بکند.» تمامِ آدم‌های دانا دور هم جمع شدند تا ببینند چه‌طورمی‌شود شاه را معالجه کرد، اما هیچ‌یک ندانست. تنها یکی از مردانِ دانا گفت که فکر می‌کند می‌تواند شاه را معالجه کند.  اگر یک آدم خوشبخت را پیدا کنید، پیراهنش را بردارید، و تن شاه کنید شاه معالجه می‌شود.

شاه پیک‌هایش را برای پیدا کردن یک آدم خوشبخت فرستاد. آن‌ها در سرتاسرِ مملکت سفر کردند اما نتوانستند آدم خوشبختی پیدا کنند. حتی یک نفر پیدا نشد که کاملاً راضی باشد: آن‌که ثروتمند بود مریض بود، آن‌که سالم بود فقیر بود یا اگر ثروتمند و تندرست بود زنِ بدی داشت، یا اگر بچه‌ داشت بچه‌هایش بد بودند. هر آدمی چیزی داشت که از آن شکایت کند



ادامه مطلب...

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.