نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 16 دی 1394برچسب:یتیم,پدر,قصه,معلم,تلنگر,درس,عبرت,پند,منبع:/mohammad-dadashi,persianblog,ir, توسط یاسر فلاحتی |


 

کاش کسی یاد معلم ها  میداد...

اول مهر...

شغل پدرها را نپرسند ؛

حاله قصه چشمان یتیمی که نم می خورد دیدن ندارد...

 

 

 

10 سالش بود باباش زد تو گوشش هيچي نگفت…!!!

20 سالش شد باباش زد تو گوشش هيچي نگفت….!!!

30سالش شد باباش زد تو گوشش زد زير گريه…!!!

 باباش گفت چرا گريه ميکني..؟

گفت: آخه اونوقتا دستت نميلرزيد…!!!

 

 

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.